به سلامتي...

 

* به سلامتي کسي که وقتي بردم گفت :
اون رفيــــــــــــــــــــــــق منه .......
وقتي باختم گفت : من رفيـــــــــــــــــــــــــــقتم ......


*به سلامتي درياچه اورميه...
نه بخاطر اينكه مظلومه فقط به خاطر اينكه هيچ وقتي اجازه نداد كسي توش غرق بشه...


*به سلامتي‌ اون بچه‌اي که شيمي‌ درماني کرده همه ی موهاش ريخته،
به باباش ميگه بابا من الان شدم مثل رونالدو يا روبرتو کارلوس؟
باباش ميگه قربونت برم از همه اونا تو خوش تيپ تري ....


*به سلامتي همه اونايي که خطشون اعتباريه ولي معرفتشون دايميه!

 

*به سلامتي اونايي که به پدر و مادرشون احترام ميذارن و ميدونن تو خونه اي که
بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نميشوند .

 

*به سلامتي همه باباهايي که رمز تموم کارتهاي بانکيشون شماره شناسنامشونه...

 

*به سلامتي مادر که بخاطر ما هيكلش به هم خورد.


*به سلامتي کسي که ديد تو تاکسي بغليش پول نداره
به راننده گفت :پول خورد ندارم مال همه رو حساب کن....!


* به سلامتي بيل!
که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر مي‌شه.


* به سلامتي سيم خاردار!
که پشت و رو نداره


* به سلامتي اوني که بي کسه، ولي ناکس نيست


* به سلامتي اوني که باخت تا رفيقش برنده باشه


* به سلامتي آسمون که با اون همه ستاره اش يه ذره ادعا نداره
در حالی که يه سرهنگ با سه تا ستاره اش دهن عالم و آدمو سرويس کرده


*به سلامتی‌ اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی‌... انگشت کوچیکهٔ عشقم هم نیستی


* به سلامتی اونایی که
چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه...*
به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه ترکمون کنن درکمون میکنن...

 

* به سلامتی مداد پاک کن
که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه...

 

* به سلامتی اون دلی که هزار بار شکست
ولی هنوزم شکستن بلد نیست...

 

*به سلامتی مادر...
که وقتی غذا سر سفره کم بیاد اولین کسی که از اون غذا دوس نداره خودشه...

 

*به سلامتی حلقه های زنجیر که زیر برف و بارون میمونن زنگ میزنن ولی هم دیگه رو ول نمیکنن

 

* گل آفتابگردان را گفتند: چراشبها سرت را پايين مي اندازي؟ گفت :ستاره چشمک ميزند، نميخواهم به خورشيد خيانت کنم..........

به سلامتي همه اونايي که مثل گل آفتابگردان هستند




موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, | 11:58 | نویسنده : hamama |


من هستم... زنده ام. نفس می کشم...

 

هنوز گاهی اوقات دیوانه می شوم و بی هوا به سرم می زند تمام مسیر محل کارم را تا خانه پیاده بیایم..

 

هوس می کنم تنها قدم بزنم... تنها گریه کنم...

 

تنها گوشه ای ساعت ها بنشینم و زندگی ام را مرور کنم.

 

اما هنوز هستم..

 

هنوز عاشق بارانم...

 

هنوز بوی اقاقیا... بوی نعنا..

 

بوی چای تازه دم مادرم را دوست دارم

 

 مطالب خواندنی جالب, عاشق, من هستم

 

از تو چه پنهان بعضی روزها هوایی خانه کودکی هایم می شوم..

 

دلم برای حیاطی که نیست... مادربزرگی که نیست..

 

برای بوته یاس و درخت شمشاد و آب و جاروهای بعد از ظهرها تنگ می شود...

 

 مطالب خواندنی جالب, عاشق, من هستم

 

می روم محله قدیمی... دست میکشم به روی دیوار.

.. و قدم میزنم در پیاده رو خانه مان ......

که دیگر نیست...


سرم را بلند می کنم شاید مادرم پشت پنجره بیاید..


. شاید برایم گوجه سبز... زالزالک خریده باشد...انار دانه کرده باشد... شاید

 

 مطالب خواندنی جالب, عاشق, من هستم

 

شاید صدایم زده باشد و من نشنیده باشم

 

.. نمیدانی چقدر دلم برای درد دل های مادر بزرگم پر کشیده.


.. چقدر برای وقتی که صدایم می زد تا موهایش را برایش ببافم..


چقدر دلم می خواهد دوباره صدایم بزند..


. نه پنجره ای نیست...


مادر بزرگی نیست...


من هستم و پیاده رویی که انگار او هم قدم های مرا از یاد برده...

 

 مطالب خواندنی جالب, عاشق, من هستم


به سرم می زند به خواهرم زنگ بزنم تا صدایش را بشنوم


رفیقم... خواهرم...این دیوارها فراموش کردند خنده ها و دعواهایمان را.


.. دلم می خواهد بزنم زیر آواز و باز او سرم داد بکشد..


. با هم بخندیم و صدای خنده هایمان آنقدر بلند شود... که به خدا برسد...


شاید دلش برای غصه هایمان بسوزد...

 

 مطالب خواندنی جالب, عاشق, من هستم


چقدر خسته ام... دلم می خواهد بخوابم...بر گردم... همه این راه را برگردم...


درست انجا که مادر عصرها همه را صدا می زد...


... دلم برای عصرانه هایش تنگ شده


دلم برای درس خواندن ها و شیطنت های برادرم


موهای مشکی و بلند خواهرم تنگ شده

 

 مطالب خواندنی جالب, عاشق, من هستم


دلم برای بالا رفتن از درخت آلبالو تنگ شده.


دلم می خواهد بخوابم و وقتی بیدار شوم ببینم تمام روزهایی که گذشت خواب بوده ام...

 

 مطالب خواندنی جالب, عاشق, من هستم


نه رفیق نگو میان گذشته ها جا مانده ام...


ولی
... مگر می شود برای چیزی عمرت را صرف کنی و فراموش شود؟


نگران من نباش...زنده ام نفس میکشم... و دلتنگی هایم را دیگر بغض نمی کنم


... میگذارم چشم هایم ببارند..

 

 مطالب خواندنی جالب, عاشق, من هستم


زمستان اگر دلت را سبک نکنی اگر با درخت های بی برگ

با غروب سخت اش هم دردی نکنی


تمام فصل های دیگر حس می کنی چیزی را ....حسی را گم کرده ای...


حالا رفیق آمده ام بگویم... خوبم. نفس می کشم...


هنوز شعر می خوانم... شعر می گویم..... می نویسم..

 

 مطالب خواندنی جالب, عاشق, من هستم


. با صدای خش خش جاروی رفتگر... با صدای درویش محله... با صدای باد... با صدای باران.


.. با صدای قدم های خسته رهگذری که سایه خمیده اش آنقدر درد دارد که برای شاعر شدن کافیست..

من با هر بهانه ای این روزها می بارم
با هر برگ که از شاخه فرو می افتد

 

 مطالب خواندنی جالب, عاشق, من هستم


و با هر پرنده ای که می خواند
هر قطره بارانی که میبارد
و
هر نسیم خنکی که به صورتم می وزد ..
زنده می شوم
و امیدوارتر که خداوند هنوز از بشر نا امید نشده است


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : جمعه 25 مرداد 1392برچسب:, | 11:55 | نویسنده : hamama |

 

دماغ عمل نکرده (شعر طنز)

 

اگه مثل کلنگه
مثل لوله تفنگه
با خوشگلی‌ت می‌جنگه
طبیعیه، قشنگه
نگو که این یه درده
دماغ عمل نکرده

 

*****************شعر طنز*****************

 

اگر که مثل فیله
و یا از این قبیله
روی نوکش زیگیله
غصه نخور، اصیله
هی نرو پشت پرده
دماغ عمل نکرده

 

*****************شعر طنز*****************

 

یکی می‌گه درازه
خیلی ولنگ و وازه
یکی می‌گه ترازه
غصه نخور که نازه
ببین خدا چه کرده
دماغ عمل نکرده

 

*****************شعر طنز*****************

 

دماغ نگو جواهر
سوژه‌ی شعر شاعر
طویل فی‌المظاهر
پدیده‌ی معاصر
آهای تخم دو زرده
دماغ عمل نکرده

 

*****************شعر طنز*****************

 

با اون دماغ همیشه
عکس تو پشت شیشه
تو سینما چی می‌شه
شکستن کلیشه
کاشکی بری رو پرده
دماغ عمل نکرده

 

*****************شعر طنز*****************

 

کم باباتو کچل کن
یا خودتو مچل کن
کی بت می‌گه عمل کن
قصیده رو غزل کن
می‌شی له و لورده
دماغ عمل نکرده

 

*****************شعر طنز*****************

 

چه‌قد دماغ دماغ شد
قافیه‌مون چلاق شد
هی، یکی- چل کلاغ شد
تصنیف کوچه باغ شد
بره که برنگرده
دماغ عمل نکرده


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, | 16:54 | نویسنده : hamama |

اعتماد به نفس كاذب در پسران!!

 

این مقاله فقط جنبه طنز و سرگرمی دارد و قصد توهین به شخص خاصی را ندارد.

اين يک بيماري مسري در پسران است. اگر برادر و يا دوست‌پسر و يا پسر شما اين بيماري را بگيرد يقين بدانيد که در عرض کمتر از يک هفته کل پسران محل را مبتلا ميکند. پس براي جلوگيري از اين بيماري اگر کسي را مشاهده کرديد که مبتلا است حتمآ او را قرنطينه کنيد.

 

علايم اين بيماري:

1- گذاشتن ريشهاي نخ قيطوني.

 

2- طرز نگاه کردن به صورت عجيب غريب.

 

3- تکرار جمله‌ي «هوش پسران بيش ازدختران است».

 

4- ايستادن زياد رو به روي آينه.

 

5- استفاده از جملاتي شبيه: «همين که گفتم»، «حرف من درسته»، «حرف مرد حرفه» و....

 

6- مخالفتهاي پي در پي.

 

7- پايين بردن شخصيت دختران براي تقويت روحيه.

 

8- خواندن اشعار پر محتوا از قبيل: «پسرا شيرن مثل شمشيرن». (دوپينگ)

 

9- روزي ۵۰ دفعه شنيدن «پسر پسر قند عسل» توسط مامان جون يا کاست ضبط شده توسط مامان جون.

 

10- خواندن کتابهايي از قبيل:

چگونه اعتماد به نفس خود را بالا بريم؟

انرژي درماني

تقويت اراده در ۲۰ روز

من بهترينم


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, | 16:53 | نویسنده : hamama |

 

امان از دست ايراني‌ها

 

سه نفر آمريکايي و سه نفر ايراني با همديگر براي شرکت در يک کنفرانس مي رفتند. در ايستگاه قطار سه آمريکايي هر کدام يک بليط خريدند، اما در کمال تعجب ديدند که ايراني ها سه نفرشان يک بليط خريده اند. يکي از آمريکايي ها گفت: چطور است که شما سه نفري با يک بليط مسافرت مي کنيد؟ يکي از ايراني ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهيم.

همه سوار قطار شدند. آمريکايي ها روي صندلي هاي تعيين شده نشستند، اما ايراني ها سه نفري رفتند توي يک توالت و در را روي خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بليط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بليط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لاي در يک بليط آمد بيرون، مامور قطار آن بليط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمريکايي ها که اين را ديدند، به اين نتيجه رسيدند که چقدر ابتکار هوشمندانه اي بوده است.

بعد از کنفرانس آمريکايي ها تصميم گرفتند در بازگشت همان کار ايراني ها را انجام دهند تا از اين طريق مقداري پول هم براي خودشان پس انداز کنند. وقتي به ايستگاه رسيدند، سه نفر آمريکايي يک بليط خريدند، اما در کمال تعجب ديدند که آن سه ايراني هيچ بليطي نخريدند. يکي از آمريکايي ها پرسيد: چطور مي خواهيد بدون بليط سفر کنيد؟ يکي از ايراني ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.

سه آمريکايي و سه ايراني سوار قطار شدند، سه آمريکايي رفتند توي يک توالت و سه ايراني هم رفتند توي توالت بغلي آمريکايي ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار يکي از ايراني ها از توالت بيرون آمد و رفت جلوي توالت آمريکايي ها و گفت: بليط ، لطفا!!!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, | 16:52 | نویسنده : hamama |

 

مردی با این مهربانی و سخاوت (طنز)


تعدادی مرد در رخت کن یک باشگاه گلف هستند... . موبایل یکی از آنها زنگ می زند، مردی گوشی را بر میدارد و روی اسپیکر می گذارد و شروع به صحبت می کند.

همه ساکت میشوند و به گفتگوی او با طرف مقابل گوش می دهند!
مرد: بله بفرمایید...
زن: سلام عزیزم!... منم!... باشگاه هستی؟
مرد: سلام بله باشگاه هستم.
زن: من الان توی فروشگاهم یک کت چرمی خیلی شیک دیدم فقط هزار دلاره میشه بخرم؟
مرد: آره اگه خیلی خوشت اومده بخر.
زن: می دونی از کنار نمایشگاه ماشین هم که رد میشدم دیدم اون مرسدس بنزی که خیلی دوست داشتم رو واسه فروش آوردن خیلی دلم میخواد یکی از اون ها رو داشته باشم ...
مرد: چنده؟
زن: شصت هزار دلار!
مرد: باشه اما با این قیمتی که داره باید مطمئن بشی که همه چیزش رو به راهه!
زن: آخ مرسی یه چیز دیگه هم مونده اون خونه ای که پارسال ازش خوشم میومد رو هم واسه فروش گذاشتن 950000 دلاره!
مرد: خوب برو بگو 900000 تا اگه میتونی بخرش!
زن: باشه بعدا می بینمت خیلی دوستت دارم.
مرد: خداحافظ عزیزم...
مرد گوشی را قطع میکند. مردهای دیگر با تعجب مات و مبهوت به او خیره میشوند!
مرد: ببخشید این گوشی مال کیه؟!!!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, | 16:50 | نویسنده : hamama |

داستان هدیه فارغ التخصیلی

 

مرد جوانی، از دانشگاه فارغ التحصیل شد. ماه ها بود كه ماشین اسپرت زیبایی، پشت شیشه‏ های یك نمایشگاه به سختی توجهش را جلب كرده بود و از ته دل آرزو می كرد كه روزی صاحب آن ماشین شود. مرد جوان، از پدرش خواسته بود كه برای هدیه فارغ التحصیلی، آن ماشین را برایش بخرد. او می دانست كه پدر توانایی خرید آن را دارد. بلأخره روز فارغ التحصیلی فرا رسید و پدرش او را به اتاق مطالعه خصوصی اش فراخواند و به او گفت: من از داشتن پسر خوبی مثل تو بی نهایت مغرور و شاد هستم و تو را بیش از هر كس دیگری در دنیا دوست دارم. سپس یك جعبه به دست او داد. پسر، كنجكاو ولی نا امید، جعبه را گشود و در آن یك انجیل زیبا، كه روی آن نام او طلاكوب شده بود، یافت. با عصبانیت فریادی بر سر پدر كشید و گفت: با تمام مال و دارایی كه داری، یك انجیل به من می دهی؟ كتاب مقدس را روی میز گذاشت و پدر را ترك كرد.
سال ها گذشت و مرد جوان در كار و تجارت موفق شد. خانه زیبایی داشت و خانواده ای فوق العاده. یك روز به این فكر افتاد كه پدرش، حتماً خیلی پیر شده و باید سری به او بزند. از روز فارغ التحصیلی دیگر او را ندیده بود. اما قبل از اینكه اقدامی بكند، تلگرامی به دستش رسید كه خبر فوت پدر در آن بود و حاكی از این بود كه پدر، تمام اموال خود را به او بخشیده است. بنابراین لازم بود فوراً خود را به خانه برساند و به امور رسیدگی نماید. هنگامی كه به خانه پدر رسید، در قلبش احساس غم و پشیمانی كرد. اوراق و كاغذهای مهم پدر را گشت و آنها را بررسی نمود و در آنجا، همان انجیل قدیمی را باز یافت. در حالیكه اشك می ریخت انجیل را باز كرد و صفحات آن را ورق زد و كلید یك ماشین را پشت جلد آن پیدا كرد. در كنار آن، یك برچسب با نام همان نمایشگاه كه ماشین مورد نظر او را داشت، وجود داشت. روی برچسب تاریخ روز فارغ التحصیلی اش بود و روی آن نوشته شده بود: تمام مبلغ پرداخت شده است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : شنبه 12 مرداد 1392برچسب:, | 15:34 | نویسنده : hamama |

________________________________________
اندیشه های زندگی
 
Never abandon an old friend
هیچوقت یه دوست قدیمیت رو ترک نکن  
 
You will never find one who can take their place
چون هیچ زمانی کسی جای اون رو نخواهد گرفت 
 
 
Friendship is like wine
دوستی مثل شراب میمونه  
 
older it gets better as it grows
که هر چی کهنه تر بشه ارزشش بیشتر میشه  
 
 
When people talk behind your back, what does it mean?
وقتی مردم پشت سرت حرف میزنن چه مفهومی داره ؟ 
 
Simple ! It means that you are two steps ahead of them
خیلی ساده ! یعنی این که تو دو قدم از اون ها جلوتری  
 
So, keep moving ahead in Life
پس به مسیرت در زندگی ادامه بده

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:, | 22:42 | نویسنده : hamama |

خنده
 

آیا میدانید چطور می‌شود چهار نفر زیر یک چتر بایستند و خیس نشوند؟ وقتی هوا آفتابی باشد

آیا میدانید آخرین دندانی كه در دهان دیده می‌شود چه نام دارد؟ دندان مصنوعی

آیا میدانید برای قطع جریان برق چه باید كرد؟ باید قبض آن را پرداخت نكرد

آیا میدانید چرا مار نمی‌تواند به مسافرت برود؟ چون دست ندارد كه برای خداحافظی تكان دهد

آیا میدانید چرا روی آدرس اینترنت به جای یك دبیلیو ، سه تا دبیلیو می‌گذارند؟ چون كار از محكم‌كاری عیب نمی‌كنه

آیا میدانید چرا فیل از سوراخ سوزن رد نمی‌شه؟ برای اینكه ته دمش گره داره

آیا میدانید چرا دو دوتا می‌شود پنج تا؟ چون علم پیشرفت كرده

آیا میدانید چرا دود از دودكش بالا می‌رود؟ چون ظاهرا چاره دیگری ندارد

آیا میدانید چرا لكلک موقع خواب یک پایش را بالا می‌گیرد؟ چون اگر هر دو را بالا بگیرد ، می‌افتد

آیا میدانید اگر كسی قلبش ایستاده بود چه می‌كنید؟ برایش صندلی می‌گذاریم

آیا میدانید اگر سر پرگار گیج برود چه می‌كشد؟ بیضی

آیا میدانید اگه یه نقطه آبی روی دیوار دیدید كه حركت می‌كند چیست؟ مورچه‌ای است كه شلوارلی پوشیده

آیا میدانید خط وسط قرص برای چیه؟ برای اینكه اگه با آب نرفت پایین با پیچ‌گوشتی بره

آیا میدانید ناف یعنی چه؟ ناف نمره صفری است كه طبیعت به شكم بی‌هنر داده است

آیا میدانید چه طوری زیر دریایی رو غرق می‌کنن؟ یه غواص میره در می‌ زنه


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:, | 15:17 | نویسنده : hamama |

                                                         سلام سلام سلام

چطورین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خوبید؟؟؟من ک حسابی خوشحالم زیرا امروز تولدمههههههههههههههههههههههه

خیییللللللللیییییییییی خوشحالم...راستی قهرمانی والیبال ایران دربرابر آلمان تبریک میگم

تازه بخاطر شرط بندی که سر والیبال بود من شرط روبردم واز پدرم ب خاطربردن شرطمون 50تومن پول گرفتم

راستی شما هم باید بهم کادو بدید

راستی راستی نماز روزه هاتون قبول باشه ومن روهم دعا کنید.

 

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : جمعه 21 تير 1392برچسب:, | 23:14 | نویسنده : hamama |
صفحه قبل 1 ... 7 8 9 10 11 ... 16 صفحه بعد
.: Weblog Themes By VatanSkin :.