دختره از دوست دارم گفتنهای پسره خسته شده بود...یه شب که پسره بهش اس داده بود بدون اینکه

اس رو بخونه گوشیشو گذاشت زیر بالشتش و خوابید....فردای اون روز  مادر پسره زنگ زد به دختره و گفت:

که پسره مرده.....دختره گریش گرفت و رفت سراغ اس شب قبل پسره....پسره نوشته بود..

"تصادف کردم ...به زور خودمو رسوندم دم در خونتون....بیا پایین.."


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : جمعه 9 اسفند 1392برچسب:, | 1:3 | نویسنده : hamama |

شاید آن روز ک سهراب نوشت:

"تا شقایق هس زندگی باید کرد"

خبری از دل پر درد گل یاس نداشت..

باید این جوری نوشت:

"هرگلی باشی چه گل شقایق چه گل پیچک ویاس زندگی اجباریست"


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:, | 23:56 | نویسنده : hamama |

زمانی فراموشت میکنم که

با "افسوس" بربالای

سنگ "قبرم" بگویی:

"کاش زنده بودی"....!!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:, | 23:46 | نویسنده : hamama |

خدایا............

گوش کن گله دارم....از این نامهربانی گریه دارم..

چرادستم را نمیگیری؟؟مگرمن چقد تا پیش تو فاصله دارم؟؟

خدایا.......

روزگار بی مروت نکرده لحضه ای با من محبت..دچارم کرده ب درد غریبی..

نصیبم چی شده؟جز رنج غربت.....

حواست پیش من نیست..مرا کردی خاموش..

مگر جرمم چی بوده؟؟دعاهام بی جوابه..

خدایا....خدایا...

برس تو ب دادم ک حال من خرابه،خراب..

نه عشقم مونده...نه تنها رفیقم...

خدایا من غریبم

تو زندگیم ب جز غصه چیزی ندیدم...

خوشی کجاس؟؟چرا من بی نصیبم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خدایا تنها تویی پشت و پناهم

تویی تنها همدمو مونس و جانم..........


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:, | 23:35 | نویسنده : hamama |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.